موافقان این مساله معتقدند یک علاقه مند به داستان نویسی در کنار استعداد ذاتی و توانمندیهای فردی، لازم است نوشتن داستان را به صورت آکادمیک بیاموزد.
به عقیده این عده یک علاقه مند به داستان هرچند هم که استعداد ذاتی در زمینه نوشتن داشته باشد تا با اصول اولیه نوشتن و عناصر داستان آشنا نباشد، نمی تواند داستانی بنویسد که در آن همه اصول داستان نویسی رعایت شده باشد.
از طرف دیگر مخالفان کلاسهای داستان نویسی که اتفاقاً تعداد آنها هم کم نیست، معتقدند شرکت در کلاسهای داستان نویسی در ایران کاری جز ابطال وقت نیست، چون در آن کلاسها فقط تئوریها آموزش داده میشود و بر فرم گرایی تأکید میشود، در نهایت نتیجه کار وفور چاپ کتابهایی فرم گرا در بازار کتاب و سرگردانی مخاطب و عدم ارتباط با داستانهای این کتاب هاست.
اما واقعیت این است که یک علاقه مند به نویسندگی بعد از کشف استعداد ذاتی خودش اگر میخواهد به طور حرفه ای به نویسندگی بپردازد، در کنار مطالعه مستمر آثار برتر برای یادگیری اصول نوشتن و بخصوص داستان باید در کلاسهای داستان نویسی شرکت کند.
از طرف دیگر مهم ترین کاری که یک مدرس داستان باید انجام دهد، این است که بیش از هر چیز میل به خواندن و نوشتن را درمیان دانش آموختگانش تقویت کند.
اگرچه مسایلی مثل فراهم کردن امکان چاپ داستانهای خوب نوشته شده توسط کارآموزان داستان و انتشار آن تاثیر بسیار زیادی بر انگیزه دانش آموختگان برای نوشتن داستان خوب دارد، اتفاقی که برای یکی از کارگاههای داستان نویسی در آموزش و پرورش مشهد رخ داده است.
کلاس هایی به روش کارگاهی که از سال 1384 شروع به کار کرد و از سال 1388 در فرهنگسرای مصلی نژاد به صورت منسجم زیر نظر علی اکبر ترابیان ادامه یافت. از همان سال بیش از 300 نفر کارگاههای داستان نویسی را در 4 ترم گذراندهاند که ترمهای اول تا سوم آن مربوط به آموزش تکنیکها و عناصر داستان است و در ترم چهارم کار تولید و نقد داستان انجام میشود. محصول آموزش این 300 نفر طی این سالها انتشار 14 جلد مجموعه کتاب داستان کوتاه است که این مجموعه کتابها توسط انتشارات روزنه شرق و با حمایت بنیاد فرهنگی مصلی نژاد و حوزه هنری خراسان رضوی، به مرحله انتشار رسید.
***
البته به صورت جسته و گریخته کارگاههای داستان نویسی برای گروه سنی دانش آموزان برگزار میشود، اما معمولاً اقدامی برای انتشار این داستانها انجام نمی شود.
خوبی انتشار داستانهای نویسندگان جوانی که داستانهای آنها قبلاً بررسی شده است، این است که با انتشار این داستانها بتدریج جریان تازه ای در نتیجه تراوشهای ذهنی نویسندگان جوان در فضای نویسندگی به وجود می آید ؛ جریانی که به واسطه آموزش ها هم ادبیات روز دنیا را می شناسد و هم جریان های داستانی رایج در کشورش را .
مطمئناً نگاهی که هر آدمی در مقطعهای مختلف سنی به زندگی، جامعه و اطراف خود دارد، متفاوت و قابل تغییر است. دغدغههای انسانها در زمانهای مختلف زندگی فرق میکند، دغدغه هایی که بر جهان بینی او هم تاثیر میگذارد، نوع خاص جهان بینی باعث خلق سوژه هایی متفاوت میشود.
در مجموعه حاضر دقیقاً نوع نگاه نویسنده هایی که عموماً جوان هستند و انتخاب سوژهها برای این گروه سنی همان دغدغه هایی است که معمولاً هر انسانی در آن مقاطع سنی دارد، مسایلی مثل توجه به تضاد طبقاتی، بیداری فطری، پرسش گریهایی که منشأ ایدئولوژیکی دارد و آرمانگرایی که ذهن انسانها را در این دوره به خودش مشغول میکند، سوژههای داستان هایی است که نویسندگان در این مجموعه به آنها پرداخته اند.
مجموعه حاضر که با عنوان «پله چهاردهم» به چاپ رسیده، چون برآمده از دورههای کلاسهای آموزش داستان نویسی است هم به لحاظ محتوا مجموعه ای قابل قبول است،و هم به لحاظ فرم عناوین این چهارده مجموعه داستان به شرح زیر است:
«پازل خیر و شر» اثر مهدی نوروزی، «هبوط» اثر نازلی گلچهره حسینی،«قفس» نوشته علیرضا جمشیدی، «تمام سهم من از بابا» اثر مونا بدیعی،«لکههای روی بوم» اثر زهره شوریده دل، «حوض آبی رنگ» نوشته فاطمه آقایی، «سه نان خور» اثر مریم اسدی، «دل خوش سیری چند» اثر زهرا سیم ریز، «هم نمک» اثر ثریا صدقی، «خطوط موازی عابران» و «فضای وهم آلود خیال» نوشته سمانه ترحمی یوسفی،«ذبیح» اثر محمدحسین اخوان طاهری، مهرداد دبیری، مسعود مددی، معصومه یسبی، میلاد نویدپور و صالح توکلی، «ترنج» نوشته رقیه یساقی، صالحه رضایی و مریم شیعه علی و «گوسفند» اثر سیدمحمد علوی.
نظر شما